مشکل در مهد کودک یا...
سال گذشته زهرا رو به یه مهد فرستادیم اما نهایتا دو هفته بیش تر طاقت نیاورد .
امسال بعد از کلی پرس و جو و انتخاب بهترین مهد ، زهرا روانه مهد شد و الحمداله موندنی شد .
اوایل مشکل ی نداشتیم و حتی بعضی از روزا که به علت بیماری مهد نمی رفت دائم بهونه ی مهدو می گرفت و منتظر بود تا برگرده به مهد .همه جا هم پز می داد که داره مهد میره .
اما به تازگی مشکلی شروع شده و اونم اینه که زهرا توی مهد دست به سیاه و سفید نمیزنه و هیچکدوم از کارای مهدو نمی خواد انجام بده به خصوص رنگ امیزی .حتی از خوردن صبحونه هم خودداری می کنه .
همیشه اول صبح بیدار می شد و خودش میومد و واسه مهد آماده می شد اما الان باید بریم از تختخوابش بیاریمش تا آماده بشه اونم با کلی غرغر و ناز و نوازش و صحبت و البته گاهی تهدید .
با خاله مریم ( مربی خوب زهرا ) دائم صحبت می کنیم وتبادل نظر و تعامل داریم تا بتونیم بر این وضعیت چیره بشیم .ب ه نظر ایشون یکی از دلایل این جبهه گیری زهرا کار بیش از در حدی منزل با وی وجلو بودن اون در زمینه های آموزشی و برنامه های مهد کودکه به طوری که برنامه های مهد جذابیتی براش ندارن و یا در موارد برنامه های جدید زهرا مطمئنه که توی خونه باهاش کار میشه .
اگر چه در این مورد با زهرا صحبت زیادی شده و درتاثیرات موقتی هم داشته اما هنوز مساله باقی مونده
نمیدونم با توجه به سطح هوش بالای زهرا و قدرت یادگیری سریع اون با این نظام پوسیده و پکیده آموزش و پرورش کشورمون که ثانیه به ثانیه پله های اضمحلالو با سرعت طی می کنه چیکار کنم .