زهرازهرا، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

زهرا امانت الهی

شهامت گذشتن از گردو ها:

حکایتی زیبا که خانم توفیقی مربی عزیز زهرا برای مامان ایمیل زده . زهرا جان این حکایت آموزنده را در وبلاگت می گذارم تا همیشه به یاد داشته باشی چیزهای با ارزش زندگی را فدای امور کم ارزش نکنی . حکایت میکنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم این دهکده، فقط در صف بایستید و هر کدام یک گردو بردارید. به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است و به همه می‌رسد." مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نو...
10 آذر 1391

جملات جادویی

تو میتونی امتحان کن ما به تو افتخار می کنیم وای تو چقدر با استعدادی چقدر خوش سلیقه! تو الان پیش دبستانی می روی این خیلی مهمه خوب فکر کن این کار خودته یا کار شیطونه اگر کار خودته خوبه اگر کار شیطونه بده تو بزرگ شدی و نی نی نیستی چون پوشکو دور انداختی خدای مهربون واسه ی چی دوتا دست بهمون داده؟ اشکال نداره یه بار دیگه  
10 آذر 1391

بگذارید کودکتان روی پای خودش بایستد...

والدین هلی‌كوپتری در اصل به پدرها و مادرانی گفته می‌شود كه به‌شدت خود را درگیر زندگی كودكان خود می‌كنند و اجازه انجام هیچ كاری را به آنها نمی‌دهند. در واقع این والدین درست مانند یك هلی‌كوپتر اطراف فرزند خود پرواز می‌كنند. والدین هلی‌كوپتری در اصل به پدرها و مادرانی گفته می‌شود كه به‌شدت خود را درگیر زندگی كودكان خود می‌كنند و اجازه انجام هیچ كاری را به آنها نمی‌دهند. در واقع این والدین درست مانند یك هلی‌كوپتر اطراف فرزند خود پرواز می‌كنند، همواره او را زیر نظر دارند و با بروز هر مشكلی سریعا خودشان را به محل حادثه می‌رسانند. كودكان این والدین چه در حال تماشای...
8 آذر 1391

چگونه به فرزندمان اعتماد به نفس بدهیم؟

چگونه به فرزندمان اعتماد به نفس بدهیم؟ روی یکی از صندلی های پارک بنشینید و به محوطه بازی کودکان دقت کنید. بچه ها را که در حال دویدن، پریدن یا بالا رفتن از اسباب بازی ها هستند، نگاه کنید. پیدا کردن بچه هایی که با جسارت بیشتری از وسایل بازی استفاده می کنید. اصلا کار سختی نیست. انگار قدمهایشان را محکم تر بر میدارند و از اینکه هرکدام از وسایل بازی جدید را حتی برای اولین بار امتحان کنند، ترسی ندارند، اما بچه هایی را هم می توانید ببینید که برای قدم برداشتن حتی در سطح صاف از پدر و مادرشان کمک می خواهند. این تفاوت بارز رفتار به عقیده روان شناسان به دلیل خصوصیتی به نام «اعتماد به نفس» است. تمام والدین برای برای افزایش و تقویت اعتما...
8 آذر 1391

محرم

شعری که زهرا در رابطه با محرم در مهد یاد گرفته : دیشب یه سربند سبز بابام به پیشونم بست که روش نوشته بودند آقای من حسین است بابام منو با خودش به مجلس روضه برد خرما که دادن بهش با ذکر زیر لب خورد تو روضه خوندن دیدم گریه می کردن همه حسین حسین می گفتن با صدای زمزمه بلند شدیم وایسادیم تا بزنیم به سینه سینه زنی قشنگه ولی خیلی غمگینه وقتی تموم شد عزا غذای نذری دادن از بس که خوشمزه بود همه غذا را خوردن از اون موقع تا حالا همش دارم می خونم حسین حسین حسین جان آقای مهربونم واحد کار این هفته مهد زهرا آشنایی با ماه محرم است . خاله مریم باز مثل همیشه خیلی عالی تونسته مطالب جالبی را به بچه ها یا...
30 آبان 1391

خانواده

  هفته پیش خاله مریم در مورد خانواده و اعضای خانواده - کمک در خانه - احترام به اعضای خانواده و ... با شما صحبت کرده . پدر و مادر  هدیه های خداوند به بچه ها هستند و بچه ها هم هدیه ی خدا به پدر و مادر. البته زهرا بیشتر مواقع مورد اول را فراموش می کند ولی تا کوچکترین برخورد را از ما می بیند میگه : مگه من هدیه ی خدا به شما نیستم . چرا شما به هدیه تان احترام نمی گذارید و ...... . این هم شعر قشنگی در مورد خانواده که زهرا یاد گرفته : خونه ما قشنگه وقتی که بابا باشه مادر خوب و نازم بخنده مثل گلها خونه ما قشنگه اگر که خنده باشه خواهر کوچک من لباش به خنده واشه خونه ما قشنگه مثل یه باغ ...
27 آبان 1391